مهدويت
امام زمان (عج)

میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت

میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت

عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود

میرسد روزی که با حال بکا می بینمت

میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و

در کنار خانه ی امن خدا می بینمت


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 19 فروردين 1393برچسب:, :: 13:28 :: توسط : معين الدين صالحي

دوازدهمین پیشوای معصوم؛حضرت حجة بن الحسن المهدی؛اما زمان(عج)؛در نیمۀ شعبان سال 255 هجری قمری در شهر سامراء دیده به جهان گشود.
او همنام پیامبراسلام(م ح م د)و هم کنیه آن حضرت (ابولقاسم)است. ولی پیشوایان معصوم از ذکر نام اصلی آن حضرت نهی فرموده اند. ولی آیا نهی ائمه از ذکر نام مخصوص آن حضرت یک اقدام سیاسی مقطعی و مربوط به دوران غیبت صغری بوده یا اینکه حرمت ذکر نام آن حضرت تا هنگام ظهور و قیامش باقی است؟ در میان علمای شیعه مورد اختلاف است.
از جمله القاب آن حضرت؛حجت،قائم،خلف صالح،صاحب الزمان،بقیة الله است و مشهورترین آنها مهدی می باشد.
پدرش،پیشوای یازدهم حضرت امام حسن عسکری(ع)و مادرش،بانوی گرامی نرجس است که بنام ریحانه،سوسن از او یاد شده است. میزان فضیلت و معنویت نرجس خاتون تا آن حد بالا بود که حکیمه خواهر امام هادی(ع)که خود از بانوان عالیقدر خاندان امامت بود، او را سرآمد و سرور خاندان خویش، و خود را خدمتگزار او می نامید.
حضرت مهدی دو دوره غیبت داشت : یکی کوتاه مدت(غیبت صغری) و دیگری بلند مدت(غیبت کبری).
اولی از هنگام تولد تا پایان دوران نیابت خاص ادامه داشته و دومی، با پایان دوره نخست آغاز شد و تا هنگام ظهور و قیام آن حضرت طول خواهد کشید.
تولد حضرت مهدی(ع)از دیدگاه علمای اهل سنت 
چنانکه در ادامه توضیح خواهیم داد، اعتقاد به موضوع مهدویت اختصاص به شیعه ندارد، بلکه بر اساس روایات فراوانی از پیامبراکرم(ص)رسیده، علمای اهل سنت نیز این موضوع را قبول دارند. منتها آنان نوعاً تولد حضرت مهدی را انکار می کنند و می گویند: شخصیتی که پیامبر اسلام از قیام او(پس از غیبت)خبر داده ، هنوز متولد نشده است و در آینده تولد خواهد یافت. با این حال تعداد قابل توجهی از مورخان و محدثان اهل سنت، تولد آن حضرت را در کتب خود ذکر کرده و آن را یک واقعیت دانسته اند. بعضی از پژوهشگران نام بیش از صد نفر از آنان را معرفی کرده اند.


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 19 فروردين 1393برچسب:, :: 1:15 :: توسط : معين الدين صالحي

شکی نیست که رهبری پیشوایان الهی به منظور هدایت مردم به سر منزل کمال مطلوب است و این امر در صورتی میسر است که آنها آمادگی بهره برداری از این هدایت الهی را داشته باشند. اگر چنین زمینه مساعدی در مردم وجود نداشته باشد، حضور پیشوایان آسمانی در بین مردم ثمری نخواهد داشت.
متأسفانه فشارها و تضییقاتی که بویژه از زمان امام جواد(ع)به بعد بر امامان وارد شد، و محدودیت های فوق العاده ای که برقرار گردید-بطوری که فعالیت های امام یازدهم و دوازدهم را به حداقل رسانید-نشان داد که زمینه مساعد جهت بهره مندی از هدایت ها و راهبری های امامان در جامعه (در حد نصاب لازم) وجود ندارد. از این رو حکمت الهی اقتضاء کرد که پیشوای دوازدهم، به تفصیلی که خواهیم گفت، غیبت اختیار کند تا موقعی که آمادگی لازم در جامعه بوجود آید.
البته همه اسرار غیبت بر ما روشن نیست ولی شاید نکته ای که گفتیم رمز اساسی غیبت باشد. 


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 17 فروردين 1393برچسب:, :: 1:11 :: توسط : معين الدين صالحي

رسول اکرم (ص) می فرمایند امت من در زمان مهدی(عج) از نعمت های فراوانی که پیش از آن مثل آن را ندیده  اند بهره مند می شوند. آسمان برایشان  می بارد و زمین نباتات  خود را می رویاند ، چشمه ها جاری می گردند و محصولات دو برابر خواهد بود در آن وقت مرغان در آشیانه ها و ماهیان در دریاها بچه می آورند  و از این نعمت ها همه امت (چه بدکار و چه نیکوکار) استفاده می کند. 
امام حسین(ع) در سخنی شبیه  به سخن پیامبر اکرم(ص) چنین می فرمایند:«برکت  از آسمان به زمین 
فرو می بارد  بطوریکه به اراده خداوند درختان همیشه میوه خواهند داشت  و میوه زمستان در تابستان و میوه تابستان در زمستان خورده می شود.


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 12 فروردين 1393برچسب:, :: 22:39 :: توسط : معين الدين صالحي

حكيمه خاتون عمه امام حسن عسكري(ع) مي گويد: در شب نيمه شعبان بود كه برادرزاده ام امام حسن(ع) مرا دعوت كرد تا افطار در خانه ايشان بروم من هم افطار به خانه امام رفتم و بعد از صرف افطار برادرزاده ام گفت: عمه جان امشب اينجا بمان چرا كه امشب خداوند جهان را به نور وجود حجت خويش، نور باران خواهد ساخت.
تا سحر در كنار نرگس خاتون ماندم و دمدمهاي صبح بود كه نرجس بعد از پايان بردن نماز به خود مي پيچيد امام عسكري(ع) از اتاق خويش بيرون آمد و به من فرمود: عمه جان برايش سوره مباركه قدر را تلاوت كن.
من يك چيز عجيبي در آن سحرگاه ديدم و آن اين بود كه هنوز بچه اي كه به دنيا نيامده بود همراه من به تلاوت قرآن پرداخت و سوره مباركه در را با من تا آخرين واژه تلاوت كرد. از شنيدن نواي دل انگيز قرآن او هراسان شدم كه امام حسن عسكري(ع) مرا صدا كرد و فرمود:«عمه جان! آيا از قدرت الهي شگفت زده شده اي؟ اوست كه ما را در خردسالي به بيان دانش و حكمت توانا ساخت و به سخن در آورد و در بزرگسالي روي زمين حجت خويش قررار مي دهد چه جاي شگفتي است؟!» 
هنوز سخن امام به پايان نرسيده بود كه «نرجس» از نظرم ناپديد گرديد و گويي حجابي ميان من و او فرو افكنده شد و ما را از هم جدا ساخت در روايت ديگري آمده است كه :سپس لحظاتي چند حالت وصف ناپذيري برايم پيش آمد به گونه اي كه گويي دستگاه دريافت وجودم از كار افتاده است و نمي دانستم در اطرافم چه مي گذرد به خود آمدم و فرياد زنان و به سرعت به طرف اتاق امام دويدم اما پيش از آنچه چيزي بگويم فرمود:« عمه جان بازگرد كه او را در همان جا خواهي يافت كه از برابر ديدگانت ناپديد شد.» 
به اتاق نرجس بازگشتم ، ديديم پرده اي كه ما را از هم جدا ساخته بود برطرف شده است، چشمم به آن بانوي گرامي افتاد ، ديدم چهره اش غرق در نور است به گونه اي كه ديدگانم را خيره ساخت و در همين لحظات كودك گرانمايه اي را ديدم كه در حال سجده است و خداي را ستايش مي كند.


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, :: 18:40 :: توسط : معين الدين صالحي

درباره ویژگیهایى اخلاقى و رفتارى امام مهدي (ع)، آنچه از مجموع اخبار و روایاتى که بعدا خواهیم آورد و نیز روایات دیگرى که عموم مسلمانان آنها را نقل کرده‏اند، به دست مى‏آید این است که وى از نظر خوى و سیرت به رسول خدا (ص) ماننده است. وى از اهل بیت پیامبر و همنام آن حضرت است. خداوند کار او را در شبى سامان مى‏دهد در حالى که بر سرش ابرى است. در آن شب فرشته‏اى بانگ مى‏زند که این مهدى خلیفه خداست از او پیروى کنید . پس مردم به او اعتراف مى‏کنند و دوستى‏اش را خریدار مى‏شوند. خداوند وى را به سه هزار تن از فرشتگان یارى مى‏دهد که در رأس آنان جبرئیل و در آخر آنان میکائیل جاى دارند. شمار یارانش به تعداد سپاهیان جنگ بدر است. اصحاب کهف نیز جزو یاران و انصار آن حضرت‏اند . او با شمشیر خروج مى‏کند و شرق و غرب زمین را مالک مى‏شود. پس زمین را از عدل و داد پرخواهد کرد چنان که پیش از وى با ظلم و ستم پر شده بود. اسلام را آشکار مى‏کند و ساکنان آسمان و زمین از وى خرسند خواهند شد. نیکبخت‏ترین مردم نسبت به او کوفیان‏اند. زمین در روزگار او پرنعمت و پر محصول شود و گنجهاى نهانى خود را آشکار مى‏سازد. مال و ثروت را فراوان پخش مى‏کند و آن را حساب و کتاب نمى‏کند. عیسى بن مریم پشت سر او نماز مى‏گزارد و وى را بر کشتن دجال در باب لد، یارى مى‏دهد. در سالهاى فرد، یک، سه، پنج، هفت و نه خروج مى‏کند. و در طى شش یا هفت یا هشت یا نه سال به اندازه ده سال حکومت مى‏کند. تابوت سکینه را از غار انطاکیه و اسفار تورات را از کوهى در شام بیرون مى‏آورد. از دین آنچه را که بر خود دین قرار داده آشکار مى‏کند چنان که اگر رسول خدا (ص) خود مى‏بود بدان حکم مى‏داد. شیخ محى الدین بن عربى گوید: دشمنان مهدى (ع) فقهاى مقلدى هستند که از ترس شمشیر آن حضرت و به طمع آنچه نزد اوست، تحت فرمان وى در آمده‏اند.

درباره لباس آن حضرت (ع) نیز در برخى از روایات آمده است که آن حضرت هنگام خروج دو عباى قطوانى در بر دارد.


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 10 فروردين 1393برچسب:, :: 12:39 :: توسط : معين الدين صالحي

*ما در درياي زندگي در معرض غرق شدن هستيم؛ دستگيري وليّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسيم. بايد به وليّ عصر (عج) استغاثه کنيم که مسير را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.
* دعاي تعجيل فَرج، دواي دردهاي ما است.
* با وجود اعتقاد داشتن به رئيسي که عينُ الله الناظره است، آيا مي توانيم از نظر الهي فرار کنيم و يا خود را پنهان کنيم؛ و هر کاري را که خواستيم، انجام دهيم؟! چه پاسخي خواهيم داد؟!
* علايمي حتميّه و غير حتميّه براي ظهور آن حضرت ذکر کرده اند. ولي اگر خبر دهند فردا ظهور مي کند، هيچ استبعاد ندارد! لازمه اين مطلب آن است که در بعضي علايم، بَداء صورت مي گيرد و بعضي ديگر از علايم حتمي هم، مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق مي افتد.
* انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذيّت دوستان آن حضرت، سازگار نيست!
* مهمتر از دعا براي تعجيل فرج حضرت مهدي (عج)، دعا براي بقاي ايمان و ثبات قدم در عقيده و عدم انکار حضرت تا ظهور او مي باشد.
* افسوس که همه براي برآورده شدن حاجت شخصي خود به مسجد جمکران مي روند، و نمي دانند که خود آن حضرت چه التماس دعايي از آنها دارد که براي تعجيل فَرَج او دعا کنند!
* قلبها از ايمان و نور معرفت خشکيده است. قلب آباد به ايمان و ياد خدا پيدا کنيد، تا براي شما امضا کنيم که امام زمان (عج) آن جا هست!
* اشخاصي را مي خواهند که تنها براي آن حضرت باشند. کساني منتظر فرج هستند که براي خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه براي برآوردن حاجات شخصي خود!
* چه قدر بگوييم که حضرت صاحب (عج) در دل هر شيعه اي يک مسجد دارد!
* هر کس که براي حاجتي به مکان مقدّسي مانند مسجد جمکران مي رود، بايد که اعظم حاجت نزد آن واسطه فيض، يعني فرجِ خود آن حضرت را از خدا بخواهد.
*حضرت غائب (عج) داراي بالاترين علوم است؛ و اسم اعظم بيش از همه در نزد خود آن حضرت است. با اين همه، به هر کس که در خواب يا بيداري به حضورش مشرّف شده، فرموده است: براي من دعا کنيد!
* راه خلاص از گرفتاري ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات براي فرج وليّ عصر (عج)؛ نه دعاي هميشگي و لقلقه زبان... بلکه دعاي با خلوص و صدق نيّت و همراه با توبه


ارسال شده در تاریخ : شنبه 9 فروردين 1393برچسب:, :: 20:25 :: توسط : معين الدين صالحي

از کسانی که در هنگام تولد امام زمان علیه السلام حضور داشتند و جریان را مفصلا شرح داده.حکیمه خاتون دختر امام محمد تقی و عمه امام حسن عسکری علیه السلام است.شرح این داستان این است: 

حکیمه خاتون میگوید:روزی به خانه امام حسن مشرف شدم.شبانگاه که نیمه شعبان سال ۲۵۵ بود وقتی خواستم به منزلم برگردم امام حسن فرمود:عمه جان امشب در خانه ما بمان زیرا ولی خدا و جانشین من در این شب متولد خواهد شد.پرسیدم از کدام کنیزانت؟فرمود از سوسن.پس هرچه در سوسن جست و جو نمودم آثاری از حمل ندیدم.بعد از افطار و ادای نماز با سوسن در یک اطاق خوابیدیم.طولی نکشید که از خواب بیدار شدم و در فرمایشات امام حسن تفکر می نمودم.بعد مشغول نماز شب شدم.سوسن هم از خواب برخواسته و نماز شب به جای آورد.نزدیک سپیده دم بود ولی از وضع حمل خبری نبود.داشتم در صحت وعده امام حسن تردید مینمودم که از اطاقش فرمود : عمه جان!شک نکن که وقت تولد فرزندم نزدیک شده است. 

ناگهان احوال سوسن را متغیر دیدم.از جریان پرسیدم فرمود:احساس ناراحتی شدیدی در خود میکنم.من به تهیه مقدمات وضع حمل مشغول شدم و خودم قابلگی او را بر عهده گرفتم. 

طولی نکشید که ولی خدا پاک و پاکیزه به دنیا آمد و در همان حال امام حسن فرمود:عمه جان!فرزندم را بیاور.وقتی کودک را به نزدش بردم او را در بغل گرفته دهان مبارکش را بر چشمان آن کودک نهاد.بلافاصله باز شد.سپس دهانش را بر دهان و گوش آن نوزاد نهاد و دست بر سرش مالید.پس از آن کودک به سخن آمده و به تلاوت قرآن مشغول شد.بعدا کودک را به من داد و فرمود:به نزد مادرش ببر!کودک را نزد مادرش بردم و به منزل بازگشتم.در روز سوم نیز به خانه امام حسن مشرف شدم و ابتدائا به قصد دیدار نوزاد به حجره سوسن رفتم اما کودک را ندیدم.پس خدمت امام حسن مشرف شدم ولی خجالت کشیدم از احوال نوزاد سوال نمایم.امام حسن ابتدائا فرمود:عمه جان!فرزندم در پناه خدا غایب شده است.هنگامی که من از دنیا رفتم و دیدی شیعیانم اختلاف دارند جریان ولادت فرزندم را به شیعیان مورد وثوق خبر بده.اما باید آن قضیه مخفی بماند.زیرا فرزندم غایب خواهد شد.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 8 فروردين 1393برچسب:, :: 22:40 :: توسط : معين الدين صالحي

داود بـن زربى گوید: من در مدینه بیمار سختى شدم ، و خبر آن به حضرت صادق (ع ) رسـیـد، پـس بـمن نوشت : خبر بیماریت بمن رسید، پس یکصاع (تقریبا سه کیلو) گندم بـخـر، سـپـس بـپشت بخواب و آن گندم را روى سینه ات بریز و پهن کن بهر گونه که ریخت و بگو: (((اللهم انى اسئلک باسمک الذى اذا سئلک به المضطر کشفت ما به من ضر و مـکـنـت له فـى الارض و جـعـلتـه خـلیـفـتـک عـلى خـلقـک ان تـصـلى عـلى مـحـمـد و آل مـحمد و ان تعافینى من علتى ))) سپس برخیز و درست بنشین و گندمها را از اطراف خود جمع کن ، و (دوباره ) همان دعا را بخوان و آنرا بچهار مد (که هر مدى تقریبا ده سیر است ) تـقـسیم کن ، هر قسمتى را بمسکینى (و مستمندى ) بده و همان دعا را بخوان . داود گوید: من دسـتـور آن حـضـرت را انجام دادم (و آنقدر زود اثر گذاشت که همانساعت بیماریم برطرف شد) و گویا از بند آزاد شدم ، و بسیارى از مردم آنرا انجام داده اند و از آن سود برده اند


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 7 فروردين 1393برچسب:, :: 22:52 :: توسط : معين الدين صالحي

میگویند نوشته ها از گفته ها معتبر ترند ...

دوازده هزار نامه ی دعوت نوشتند،

ولی با بیش از سی هزار نیزه و شمشیر به استقبال رفتند !

 آقای من ، راز بی نشانی بودن ات را اکنون میفهمم ؛

 کاش نامه هایی که تمبر صداقت نداشتند هیچگاه به نشانی نمی رسیدند ...


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 6 فروردين 1393برچسب:, :: 23:27 :: توسط : معين الدين صالحي

بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
              ز پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد
بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا
               حجاب غیبت از آن روی ماه بر دارد

 

 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 4 فروردين 1393برچسب:, :: 22:13 :: توسط : معين الدين صالحي

سلام آقا!

می دانم! غریب که بودید، غریب تر هم شده اید این روزها...

حواس ها، این روزها، بیش از هر چیز مشغول دلار است و نرخ ارز و قیمت سکه. کسی دیگر حواسش به شما....

غریب تر شده ای، حتی میان محبانت.

امروز ظهر راننده تاکسی نگاهی بهم کرد و گفت: امام زمانی هستی جوون؟ بعد گفت: اینا گند زدن به عتقادات مردم وگرنه همه عاشق امام زمانن.

راستش بعضی ها از خلوت شدن مساجد شهر صحبت می کنند. که مردم نان ندارند بخورند. که آدم گرسنه مسجد نمی شناسد. که نان، پای مردم را از مسجد بریده. که نان، پای مردم را مسجد بریده...

تازه! حتی آن هایی که مسجد هم می آیند دارند بین نماز از دلار می گویند و قیمت مرغ.

حساب گر شده ایم آقا!

حسرت می خوریم که چرا هفته پیش طلا نخریده ایم که الان کلی روی قیمتش رفته. حساب می کنیم که اگر دارایی مان را طلا بخریم بهتر است یا مسکن. حساب می کنیم، حساب می کنیم، حساب می کنیم...

ماشین حساب شده ایم اصلاً آقا!

خودتان که می دانید. این روزها در دل خیلی ها ماشین حساب جایتان را گرفته. و شما فقط روی زبان مردم اید. این روزها بیشتر امام زبان اید تا امام زمان.

 

غصه دلمان را گرفته آقا!

و هیچ نمی توانیم بکنیم برای این همه هموطنی که دلال شده اند و شما را هم روی زبان دارند. برای این همه هموطنی که دلال شده اند و منتظرتان هستند؛ دلالان منتظر...!

و هیچ نمی توانیم بگوییم که دشمنان شما چشمشان به دهان ماست. که منتظر اعتراض و ناله ما هستند. که تحریم مان کرده اند که معترض شویم. که تحریم مان کرده اند که منکرت شویم. که تحریم مان کرده اند که نوکرشان شویم...

به لطف شما نمی شویم اما...

دلمان پر از درذد شده از غربت تان. از بی کسی مان.

آقا!

شیعه دارد هر روز تنها تر می شود.

آقا!

شیعه هر روز دارد کمتر می شود.

آقا!

شیعه فقط تو را دارد.

فقط برای شماست که زنده است.

فقط شیعه است که فقط برای شما زنده است.

آقا!

این روز ها مال، شده فتنه کشورم. این روزها که یاد فرمایش جدت می افتم که "از فتنه مال بیش از هر چیز می ترسم بر امتم" این روزها که مارِ مال وطنم را دارد می بلعد، بیش از همیشه نگاهمان به شماست.

آقا!

خودتان می دانید که تنها دلخوشی ما شمایید.

آقا!

یتیم که بودیم. یتیم تر شده ایم این روزها.

آقا

دلمان تنگ که بود، تنگ تر شد این روزها برای قدمهای تان.

آقا!

محتاجیم. بیشتر از همیشه.

محتاج دست نوازشتان.

آقا!

آقا سید مهدی!

آقای غریب!

آقای قریب!

دلمان تنگ شماست

دلمان فقط تنگ شماست...


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 4 فروردين 1393برچسب:, :: 12:51 :: توسط : معين الدين صالحي

1. نفع بردن از من در زمان غيبتم مانند نفع بردن از خورشيد هنگام پنهان شدنش درپشت ابرهاست و همانا من ايمنی بخش اهل زمين هستم ، همچنانکه ستارگان ايمنی  بخش اهل آسمانند .
 (بحار الأنوار ، ج 53، ص 181 )

2. ملعون است ، ملعون است کسی  که نماز مغربش را به تأخير بيندازد ، تا زمانی کهستارگان آسمان پديدار شوند .
 (بحار الأنوار ، ج 52، ص 15 )

3. ملعون است ، ملعون است ، کسی  که نماز صبحش را به تأخير بيندارد ، تا زمانی که ستارگان آسمان محو شوند . 
(بحارالأنوار ، ج 52، ص 16 )

4. هر يک از پدرانم بيعت يکی از طاغوتهای زمان به گردنشان بود ، ولی من در حالي قيام خواهم کرد که بيعت هيچ طاغوتی به گردنم نباشد . 
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 181 )

 

5. ما در رعايت حال شما کوتاهی  نمی کنيم و ياد شما را از خاطر نبرده ايم ، که اگر جز اين بود گرفتاريها به شما روی می آورد و دشمنان شما را ريشه کن می کردند . پس از خدا بترسيد و ما را پشتيبانی کنيد .
 (بحار الأنوار ، ج 53، ص 175 )

 

 6. من مهدی هستم ، منم قيام گر زمان ، منم آنکه زمين را آکنده از عدل می سازد ، آنچنان که از ستم پر شده بود . 
(بحار الأنوار ، ج 52، ص 2  )

7. وجود من برای اهل زمين سبب امان و آسايش است ، همچنان که ستارگان سبب امان اهل آسمانند .
 (بحار الأنوار ، ج 78، ص 380 )

8. اما علت و فلسفه آنچه از دوران غيبت اتفاق افتاده است ، پس خداوند عز و جل در قرآن فرموده است : " ای مؤمنان از چيزهايی نپرسيد که اگر آشکار شود ، بدتان آيد . " 
(بحار الأنوار ، ج 78، ص 380 )

 


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 2 فروردين 1393برچسب:, :: 23:53 :: توسط : معين الدين صالحي

دعا پشتِ دعا برای آمدنت / گناه پشتِ گناه برای نیامدنت

دل درگیر ، میان این دو انتخاب / کدام آخر ؟ آمدنت یا نیامدنت ؟

 

بنویس که هرچه نامه دادم نرسید / بنویس که یک نفر به دادم نرسید

بنویس قرار من و او هفته بعد / این جمعه که هرچه ایستادم نرسید . . .

 

امشب به جنون کشیده میلم برگرد

ای جاری ندبه در کمیلم برگرد

بی تو شب تاریک مرا نوری نیست

برگرد ستاره ی سهیلم برگرد . . .

 

مـا معتقدیم عشق سر خواهد زد / بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد

سوگند به هر چهـارده آیه نور / سوگند به زخمهای سرشار غرور

آخر شب سرد ما سحر میگردد / مهـدی به میان شیعه بـر میگردد . . .


ارسال شده در تاریخ : شنبه 2 فروردين 1393برچسب:, :: 17:51 :: توسط : معين الدين صالحي

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 41
بازدید ماه : 82
بازدید کل : 23629
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



دریافت کد موزیک